السلام علیک یا صاحب الزمان

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

اثبات یگانگی خداوند

07 دی 1394 توسط سحر رهبری قهنویه

توحيد، يعني يگانه دانستن خدا، يكي از مهم‎ترين محورهاي تبليغ و تعليم پيامبران الهي بوده است، قرآن كريم آن جا كه برنامه تبليغي پيامبراني چون نوح، هود، صالح و شعيب را بازگو مي‎كند يادآور مي‎شود كه نخستين پيام آنان به امت‎هاي خود اين بود كه «اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ»[1] چنان كه يكي از اهداف بعثت پيامبران را دعوت به يكتا پرستي مي‎داند «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»[2] اهميت ويژة اين مسئله موجب شده است كه متكلمان احياناً آن را در فصلي جداگانه از ديگر صفات الهي مطرح كنند.بحث درباره توحيد از دو جهت ذاتي و صفاتي طرح مي شود كه به تبيين توحيد صفاتي مي پردازيم.
توحيد صفاتي دو معنا دارد:
الف. خدا در صفات بي‎همتاست، زيرا:
اولاً: صفات خدا از خود او است، و كسي آنها را به او نداده است.
ثانياً: صفات كمال او غيرمتناهي و نامحدود است. و اين هر دو، مقتضاي واجب الوجود بالذات بودن خدا، و غنا و بي‎نيازي مطلق او است.
ب: صفات كمال و ذاتي خداوند عين ذات اويند، يعني گرچه از نظر مفهوم مختلفند، ولي از نظر مصداق متحدند، و به عبارت ديگر، چنين نيست كه ذات خداوند از يك جهت عالم باشد، و از جهت ديگر قادر و مختار، بلكه علم و قدرت و اختيار عين حقيقت او مي‎باشند، زيرا اگر صفات خدا زائد بر ذات و مغاير با يكديگر باشند، ‌در آن صورت نوعي كثرت و تركيب و محدوديت در ذات الهي راه خواهد يافت، كه همگي در حق خداوند محال‎اند.
و از طرفي، ذات در ايجاد موجودات و اعطاي علم و قدرت به آنها به صفات خود نيازمند است، و آنها غير ذات اويند، و نيازمند با وجوب و غناي ذاتي خداوند منافات دارد.
وحدت ذات و صفات از نظر مصداق، و تعدد و اختلاف آنها از نظر مفهوم را با دو مثال زير توضيح مي‎دهيم:
1. نفس انسان به خود عالم است، يعني عالم حضوري دارد، در اينجا سه مفهوم علم، عالم و معلوم انتزاع مي‎شود، در حالي كه مصداق همگي چيزي جز نفس نيست، يعني نفس هم مصداق علم است، هم مصداق عالم، و هم مصداق معلوم.
2. هر موجودي در مقايسه با خداوند هم مخلوق است، هم معلوم و هم مقدور، پس در عين اين كه واقعيت يك چيز است، ولي مفاهيم مختلف از آن اتنزاع مي‎شود، البته در انتزاع مفاهيم مختلف از يك واقعيت اعتبارات مختلفي لحاظ مي‎شوند، ولي اين اعتبارات، كثرت ذهني دارند نه كثرت واقعي.
انتزاع مفاهيم و صفات مختلف از ذات بسيط خداوند نيز همين گونه است، بنابراين، نظرية زيادت صفات بر ذات و مغايرت آنها با ذات كه اهل سنت و اشاعره معتقدند نادرست، و نظرية عينيت صفات با ذات كه اماميه و معتزله معتقدند درست و استوار است.
توحيد صفاتي در روايات
در احاديثي كه از ائمه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ روايت شده، توحيد صفاتي مورد تأكيد بسيار قرار گرفته، ‌و اعتقاد به زيادت صفات ذاتي خداوند بر ذات او مردود دانسته شده است. امام علي ـ عليه السلام ـ نفي صفات زائد بر ذات را كمال اخلاص در توحيد دانسته فرموده است:
«و كمال توحيده الاخلاص له، و كمال الاخلاص له نفي الصفات عنه».
آنگاه افزوده است: لازمة اعتقاد به صفات زائد بر ذات اعتقاد، به نوعي كثرت انگاري و تجزيه پذيري در ذات خداوندي است كه نشانة جهالت به ساحت و مقام الوهي است.
«فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه، و من قرنه فقد ثناه، و من ثناه فقد جزأه، و من جزأه فقد جهله[3]؛ آن كس كه خداوند را به صفاتي (مغاير با ذات او) توصيف كند، براي او قرين قائل شده است، و آن كسي كه براي او قرين قائل شود، او را دوگانه دانسته است. و آن كس كه به دوگانگي او قائل شود، ذات خدا را تجزيه پذير دانسته، و آن كس كه چنين باوري داشته باشد، به خداوند جهل ورزيده است.»
بديهي است مقصود از نفي صفات از خداوند صفات زائد بر ذات است، نه واقعيت صفات، زيرا نفي صفات كمال از خداوند محال است، و از طرفي، امام علي ـ عليه السلام ـ در سخنان بسياري خداوند را به صفات كمال (چون علم، ‌قدرت، اختيار، و…) توصيف كرده است.
امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ فرموده است:
صفات خداوند از نظر واقعيت با يكديگر اختلاف ندارند، زيرا اگر چنين باشد، ذات خداوند از نظر كمالات وجودي متناهي و محدود خواهد بود: «و لا اختلاف صفة فيتناهي».[4]
امام جواد ـ عليه السلام ـ فرموده است:
خداوند «احدي المعني» است و معاني و صفات كثير و مختلف در ذات او راه ندارد: «انه واحد احدي المعني، و ليس بصفات كثيرة مختلفة»[5]
از برخي روايات به دست مي‎آيد كه اعتقاد به صفات زائد بر ذات در عصر ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ رواج داشته است تا آن جا كه برخي از شيعيان نيز به آن گرايش داشته‎اند، و ائمة اهل بيت ـ عليهم السلام ـ با صراحت، آن را نادرست دانسته‎اند. دلايلي كه در روايات بر نادرستي اين نظريه ذكر شده عبارت است از:
1. اعتقاد به صفات زائد بر ذات، گونه‎اي شرك (شرك غيرصريح) است.
2. اين اعتقاد مستلزم تشبيه گرايي است.
3. با بساطت و احديت ذات اقدس الهي منافات دارد.[6]
فرمولي نارسا
پيشوايان كلام اشعري و ماتريدي كه به زيادت صفات بر ذات خداوند قائلند، براي پاسخگويي به اشكالاتي كه بر اين نظريه وارد شده است (خصوصاً اشكال تعدد قدما). فرمولي را به كار گرفته‎اند و آن اين كه:
«لا يقال هي هو و لاغيره[7]» يعني اگر چه صفات ذاتي خداوند زائد بر ذات او مي‎باشند، ولي نه گفته مي‎شود آنها عين ذات خدايند، و نه غير ذات او هستند، يعني هم نفي عينيت كرده‎اند و هم نفي غيريت.
ولي اين فرمول، گذشته از اين كه مشتمل بر تناقض گويي است، مشكل را حل نخواهد كرد، ‌زيرا هر گاه صفات زائد بر ذات داراي واقعيت باشند، يا ممكن الوجودند يا واجب الوجود، فرض دوم با توحيد ذاتي منافات دارد، و در فرض نخست، واقعيت صفات، معلول خواهد بود، اگر معلول غير خداوند باشد، مستلزم نيازمندي خداوند به غير او است كه محال است، و اگر معلول ذات خداوند باشد، فرض اين است كه ذات، فاقد آن صفات است، و فاقد كمال نمي‎تواند معطي كمال باشد.
ذات نايافته از هستي بخش كي تواند كه شود هستي بخش
________________________________________
[1] . اعراف/59، 65، 73، 85.
[2] . نحل/ 36.
[3] . نهج البلاغه، خطبه اول.
[4] . شيخ صدوق، توحيد، باب 2، حديث 5.
[5] . همان، باب 11، حديث 9.
[6] . در اين باره به كتاب «الالهيات في مدرسة اهل البيت ـ عليه السلام ـ» علي رباني گلپايگاني رجوع شود.
[7] . شهرستاني، ملل و نحل، ج 1، ص 95.

 نظر دهید »

زندگی نامه امام خامنه ای

07 دی 1394 توسط سحر رهبری قهنویه

زندگينامه سيد على حسینی خامنه‌اى فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌ و المسلمين حاج سيد جواد حسينى خامنه‌اى، در فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. او دومين پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سيد جواد خامنه‌اى هم مانند بيشتر روحانيون و مدرسان علوم دينى، بسيار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خيلى پارسا و گوشه‌گير […] زندگى ما به‌سختى مى‌گذشت. من يادم هست شب‌هايى اتفاق مى‌افتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهيه مى‌كرد. […] آن شام هم نان و كشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم.» رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند. در حوزه علميه ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواند. درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند». ايشان کتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»، «سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس يزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند. در حوزه علميه نجف اشرف آيت الله خامنه اى که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند. در حوزه علميه قم آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که يک چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است که ناشى از همان بّرى «نيکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند که چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!… امّا آينده نشان داد که انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس کتب فقه و اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند. مبارزات سياسى آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگاميکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره) آيت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجه ها و تبعيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شکنجه و آزارها زندانى شدند. دوّمين بازداشت در بهمن 1342 - رمضان 1383- آيت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ايشان بويژه درايـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با ميلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريکايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواک شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند. سوّمين و چهارمين بازداشت کلاسهاى تفسير و حديث و انديشه اسلامى ايشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظير جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همين فعاليت ها سبب عصبانيت ساواک شد و ايشان را مورد تعقيب قرار دادند. بدين خاطر در سال 1345 در تهران مخفيانه زندگى مى کردند و يک سال بعد ـ 1346ـ دستگير و محبوس شدند. همين فعاليّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدريس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار ديگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نيز دستگير و زندانى گردند. پنجمين بازداشت حضرت آيت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمين بازداشت خويش توسط ساواک مى نويسد: «از سال 48 زمينه حرکت مسلحانه در ايران محسوس بود. حساسيّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژيم پيشين نيز نسبت به من، که به قرائن دريافته بودند چنين جريانى نمى تواند با افرادى از قبيل من در ارتباط نباشد، افزايش يافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آميز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پيوستن جريان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بيمناک است و نمى تواند بپذيرد که فعاليّـت هاى فکرى و تبليغاتى من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به کنار است. پس از آزادى، دايره درسهاى عمومى تفسير و کلاسهاى مخفى ايدئولوژى و… گسترش بيشترى پيدا کرد». بازداشت ششم در بين سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشکيل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بويژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به اين سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصيل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثير و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مى آموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديکِ ايران، افکار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. اين فعاليـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آيت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشت ها و نوشته هايشان را ضبط کنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز 1354 در زندان کميته مشترک شهربانى زندان بودند. در اين مدت در سلولى با سخت ترين شرايط نگه داشته شدند. سختى هايى که ايشان در اين بازداشت تحمّل کردند، به تعبير خودشان «فقط براى آنان که آن شرايط را ديده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقيقى و انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امکان تشکيل کلاسهاى سابق را به ايشان ندادند. در تبعيد رژيم جنايتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب کبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکميت اسلام در اين سرزمين را ديدند. در آستانه پيروزى درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و… از سوى امام خمينى در ايران تشکيل گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر کبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند. پس از پيروزى آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند که در اين مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازيم: ٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و… دراسفند 1357. ٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358. ٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358. ٭ امام جمعه تهران، 1358. ٭ نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359. ٭ نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358. ٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق. ٭ ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران. ٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند. ٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360. ٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366. ٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368. ٭ رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.

 نظر دهید »

راههای اثبات خداوند ازدیدگاه شهید مطهری

07 دی 1394 توسط سحر رهبری قهنویه

درباره اثبات پذیری وجود خدا، نظریه ها و دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی آن را تایید، برخی نفی و برخی هم در مورد آن سکوت اختیار نموده اند. در این میان استاد مطهری اثبات پذیری وجود خدا را پذیرفته و راه های اثبات وجود خدا را به سه دسته فطری، تجربی و عقلی تقسیم نموده است. فطری بودن خداشناسی و خداخواهی نیز به دو معنی است: گاهی انسان به مجرد توجه به نظام و انتظام عالم هستی، به حکم عقل فطری، به وجود خدای متعال اعتراف نموده و اعتقاد پیدا می کند؛ و گاهی انسان از نظر روانی یک نوع کشش، تمایل و عشق و جذبه ای به خدا دارد، که صورت اول با عنوان فطرت عقل، و صورت دوم با عنوان فطرت دل خوانده می شود. اساس خلقت و حدوث موجودات، با نظام و تشکیلاتی که در اصل ساختمان آن ها به چشم می خورد، همراه با هدایت هایی که در آن ها مشاهده می شود، نشان از آن دارد که عالم هستی مسخّر یک موجود مافوق طبیعی است؛ حالا خود آن موجود واجب الوجود بالذات است یا واجب الوجود بالغیر؛ دیگر حس توان نفی و اثبات آن را ندارد، بلکه عهده دار این مسأله براهین عقلی است. شهید مطهری براهین عقلی و فلسفی را هم به نوبه خود به سه قسم دسته بندی کرده است: یکی برهان ارسطویی که به عنوان برهان محرک اول از آن یاد می شود؛ دیگری برهان بوعلی سینا که همان برهان امکان و وجوب است، و بوعلی آن را با نام برهان صدیقین هم خوانده است ؛ و سومی برهان ملاصدرا که برهان صدیقین خاص خود صدرالمتالهین بوده، و بر اصالت وجود استوار است. نتیجه آنکه وجود خدای متعال قابل اثبات است؛ اما مطالعه خلقت، یعنی راه علوم حسی و تجربی جواب گوی تمام مسائل مورد نیاز بشر نیست، و برهان دل و فطرت هم یک برهان شخصی بر اثبات وجود خداوند است. بنابر این، براهین عقلی کامل ترین راه اثبات وجود خداوند متعال خواهد بود.

 نظر دهید »

حالات عرفانی امام سجاد(ع)

07 دی 1394 توسط سحر رهبری قهنویه

امام سجاد(ع) به عنوان بزرگ ترین فرزند امام حسین (ع) یاد می شود،چرا که شاخه های نسل امام حسین علیه السلام به او ختم می شود.
زمانی که اوقات نماز فرامی رسید، لرزه بر اندامش می افتاد ،رنگش به زردی می گرایید،وبه سان شاخه ی درخت خرما می لرزید. هنگامی که وارد عرصه ی نماز می شد،رنگش همواره دگرگون می شد ودرحضور زمامدار جلیل ،همچون یک بنده ی ذلیل بودومانند شخصی نماز می خواند که با دنیا وداع کند.بند بند بدنش ازترس خدا می لرزیدومانند درختی بود که حرکتی نداشته باشدمگر که باد حرکتش داده باشد.زمانی که سجده می نمود،ازسجده های طولانی خود سربرنمی داشت، تا قطرات عرق ازصورتش روان می شدوزمانی که رمضان فرا می رسید،غیر ازدعا، تسبیح،واستغفار،وتکبیر ،سخن دیگری برزبان جاری نمی کرد.کیسه ای از جنس چرم داشت که مقداری از تربت حسین (ع) درآن بود وجز برخاک، برچیز دیگری سجده می کرد.
او آنچنان دل بسته ی قرآن بود که می فرماید:
اگرتمام مردمان دنیا ،درمشرق ومغرب زمین بمیرند ونباشند،تاوقتی قرآن با من باشد،وحشتی به خود راه نمی دهم.
اوزمانی که درنمازش به (مالک یوم الدین)می رسید،آن اندازه تکرارش می کردکه نزدیک بود دارفانی را وداع گوید.هنگام ادای نماز به جاهای سخت وناهموار می رفت وبه نماز می ایستاد وبرزمین سجده می برد.
روزی ازروزها،به کناره ی یکی از کوه های مدینه رفته وروی تخته سنگی سخت وداغ به نماز ایستاده بود.او ازترس خدا به شدت می گریست ،به حدی که وقتی سراز سجده برمی داشت ،براثرکثرت اشک ،چنان بود که گویی درمیان آب فرو رفته وآن گاه بیرون آمده است.

جنابش درعبادت ها ،کوشش فراوان به خرج می داد،به گونه ای که یک باردخترش فاطمه به نزد جابربن عبدالله انصاری آمده وگفت:
ما را بر گردن شما حقی است.یکی از این حق ها این که هرگاه دیدید یکی ازما به خاطر عبادت بسیار،درمعرض خطرقراردارد،به اویادآوری نماییدوبه حفظ جان سفارشش نمایید.اکنون این علی بن حسین (ع)یادگارپدرش حسین بن علی است که براثرفراوانی عبادت ،خودرا درپرتگاهی از یک خطربزرگ وژرف قرارداده است.اززیادت سجده پیشانی وکف دستان وروی زانوهایش پینه بسته وجانش رابه رنجی شدید مبتلا کرده است.
پس جابر به خانه ی امام سجاد آمده وپس از کسب اجازه وارد شد.او آن جناب را درمحراب عبادت یافت ودید زیادت عبادت ،وجودش رافرسوده است.عرض کرد:چه خوب بود اگر برای حفظ جان خود،رنج عبادت را کمتر به خود می چشاندید.امام سجاد درجواب چنین فرمود:
[یاجابر!لاازال علی منحهاج ابوی ،متاسیاًبهما حتی القاماً]
ای جابر!رفتاروسلوک من، همواره همانند رفتار پدرانم است،ومن درهر موضوعی به آنان اقتدا می نمایم،تاروزی که به دیدارشان نائل گردم.
حضورقلب حضرتش به حدی بود که نقل است شیطان رجیم،یک بار به صورت یک مارافعی درمقابلش ظاهرشد،تا وی را ازتوجه خالصانه اش به خدا درنماز باز دارد ولی موفق نشد.
روایت شده:روزی مشغول نماز بود که فرزندش محمد که خردسال بود به درون چاه پرتاب شد،بااین وجود،وبا این که اضطراب فرزندش دراعماق چاه را باگوش خود می شنید،امانمازش را رهاننمود!زمانی که ازنماز فارغ شد،دست خود را به طرف چاه انداخت ودراز کردوپسرش راازچاه بیرون کشید وفرمود:درپیشگاه بزرگی بودم که اگر روی برمی گرداندم ،او نیز از من روی گردانی می کرد.
منبع:زندگی نامه چهارده معصوم نوشته شیخ عباس قمی

 نظر دهید »

قانون ووزرا

02 دی 1394 توسط سحر رهبری قهنویه

اصل 87 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نحوه رای اعتماد وزرا از مجلس اشاره می‌كند: “رئیس‏ جمهور برای‏ هیات‏ وزیران‏ پس‏ از تشكیل‏ و پیش‏ از هر اقدام‏ دیگر باید از مجلس‏ رای‏ اعتماد بگیرد. در دوران‏ تصدی‏ نیز در مورد مسائل‏ مهم‏ و مورد اختلاف‏ می‏‌تواند از مجلس‏ برای‏ هیات‏ وزیران‏ تقاضای‏ رای‏ اعتماد كند.

اصل 133قانون اساسی نیز نحوه رای اعتماد به وزرا را اینگونه تصریح می‌كند” وزرا توسط رئیس‏ جمهور تعیین‏ و برای‏ گرفتن‏ رای‏ اعتماد به‏ مجلس‏ معرفی‏ می‏‌شوند، با تغییر مجلس‏، گرفتن‏ رای‏ اعتماد جدید برای‏ وزرا لازم‏ نیست‏. تعداد وزیران‏ و حدود اختیارات‏ هر یك‏ از آنان‏ را قانون‏ معین‏ می‏‌كند.”

همچنین در آئین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی با اعمال اصلاحات مصوب 26 آذر 1387 فصلی تحت عنوان نظارت وجود دارد كه مبحث اول آن به نحوه بررسی و رای اعتماد به هیات وزیران می‌پردازد.

چنانچه مجلس به یك یا چند وزیر رای اعتماد نداد و یا وزارتخانه‌ای به هر دلیل وزیر نداشته باشد رئیس‌جمهور موظف است با رعایت اصل یكصد و سی و پنجم 135 قانون اساسی حداكثر قبل از سه ماه فرد یا افراد دیگری را برای اخذ رای به مجلس معرفی کند

طبق ماده 188 آئین‌نامه داخلی مجلس، رئیس جمهور ظرف دو هفته پس از انجام مراسم تحلیف و یا بعد از استعفا یا سقوط دولت، كتبا اسامی هیات وزیران را به همراه شرح حال هر یك از وزیران و برنامه دولت تسلیم مجلس می‌کند. رئیس مجلس مكلف است در اولین فرصت در جلسه علنی وصول معرفی نامه وزیران را اعلام و پس از قرائت دستور تكثیر آن را صادر کند.

براساس ماده 189 آئین‌نامه داخلی مجلس، جلسات مجلس یك هفته پس از معرفی دولت برای بحث و بررسی خط مشی و اصول كلی برنامه دولت و اخذ رای اعتماد برای هیات وزیران به طور متوالی تشكیل می‌شود، با پیشنهاد رئیس و تصویب مجلس، جلسات بصورت صبح و بعد از ظهر برگزار خواهد شد. مجلس در این جلسات نطق نخواهد داشت.

طبق ماده 190 آئین‌نامه داخلی مجلس، قبل از تشكیل اولین جلسه بررسی برنامه‌های دولت و اخذ رای اعتماد هیات وزیران نمایندگان مخالف و موافق، برنامه خط مشی و اصول كلی و تركیب هیات وزیران و نیز نمایندگان مخالف و موافق هر یك از وزیران به تفكیك برنامه و هر وزیر در برگه‌های جداگانه یا دستگاه الكترونیك ثبت نام می‌کنند.

همچنین هر یك از نمایندگان حق دارند تمام یا قسمتی از وقت خود را در اختیار نماینده دیگر قرار دهند. در شروع بحث در مورد هیات وزیران، رئیس جمهور برنامه دولت را تشریح و ضمن معرفی وزیران از تركیب هیات وزیران دفاع خواهد كرد. پس از آن مجلس بررسی برنامه دولت و تركیب هیات وزیران را با اظهارات پنج نفر از نمایندگان مخالف و پنج نفر از نمایندگان موافق با حفظ ترتیب یكنفر مخالف و یكنفر موافق و هر كدام برای مدت پانزده دقیقه انجام خواهد داد.
رای اعتماد وزرا

رئیس‌جمهور با كسانی كه وی تعیین خواهد کرد به سوالات و اظهارات مخالفان پاسخ می‌دهند. مجموع مدت نطق اولیه رئیس‌جمهور و دفاعیات اخیر دو و نیم ساعت خواهد بود. در پی اظهارات و دفاعیات رئیس‌جمهور، مجلس شور در مورد برنامه‌ها و صلاحیت هر یك از وزیران را به صورت جداگانه آغاز خواهد كرد. در مورد هر وزیر دو نفر از نمایندگان مخالف و دو نفر از نمایندگان موافق با حفظ ترتیب یكنفر و موافق هر كدام برای مدت پانزده دقیقه فرصت خواهند داشت.

پس از آن وزیر و در صورت صلاحدید رئیس‌جمهور به مدت سی دقیقه، برای دفاع از برنامه و صلاحیت وزیر مطروحه وقت خواهند داشت. بحث و بررسی برای تك تك وزیران به ترتیب حروف الفبای وزارتخانه به همین شیوه انجام می‌شود. رئیس‌جمهور می‌تواند با استفاده از وقت وزیران در پایان و به طور یكجا از آنان دفاع کند. پس از آن رای‌گیری به عمل آید و شمارش و اعلام نتیجه آرا پس از رای‌گیری برای همه وزرا صورت خواهد گرفت.

لازم به ذکر است؛ که بر اساس ترتیب حروف الفبا، کار بررسی وزاری 18 وزارتخانه به ترتیب وزارت آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، امور خارجه، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، دادگستری، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار، تعاون و رفاه اجتماعی، کشور، نفت، نیرو و ورزش و جوانان خواهد بود.

سوالات كتبی نمایندگان در طول مدتی كه برنامه دولت مطرح است از طریق رئیس مجلس به رئیس‌جمهور با وزیر مربوط ارائه خواهد شد.

بر اساس ترتیب حروف الفبا، کار بررسی وزاری 18 وزارتخانه به ترتیب وزارت آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، امور خارجه، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، دادگستری، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار، تعاون و رفاه اجتماعی، کشور، نفت، نیرو و ورزش و جوانان خواهد بود

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

السلام علیک یا صاحب الزمان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی
  • سیاسی

Random photo

فاجعه ی منا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس